تحولات لبنان و فلسطین

«مهدی گلکار طرقبه» ۲۰ سال است در شغل طلافروشی در طرقبه فعالیت دارد و علاقمند به فعالیت‌های اجتماعی و زیست محیطی، میراث فرهنگی و منابع طبیعی است، او به برداشت طلا از منطقه «کمرمقبولا» اعتراض کرد تا آثار تاریخی حفظ شوند.

حکایت طلافروشی که حفظ میراث فرهنگی را به برداشت طلا ترجیح داد/ قدر زر، زرگر شناسد

به گزارش قدس آنلاین، شهرستان زیبا و ییلاقات سرسبز و خوش آب وهوای طرقبه شاندیز با دارا بودن جاذبه‌های طبیعی و  گردشگری همواره مورد توجه مسافران از سراسر ایران اسلامی و حتی کشورهای خارجی بوده است، اما آنچه که این جذابیت را دوچندان کرده وجود آثار تاریخی زیبا و میراث فرهنگی با ارزشی است که گاه قدمت‌های چند هزار ساله دارند، حفظ، نگهداری و جلوگیری از تخریب و نابودی این آثار با ارزش و میراث گران‌بهای طبیعی در این شهرستان گاه دستخوش حوادثی می‌شود که باورش کمی سخت و دور از انتظار است.

نگهداری و حفظ آثار با ارزش تاریخی و طبیعی وظیفه ارگان‌ها و ادارات دولتی است، اما گاهی اتفاق می‌افتاد که این وظیفه به خوبی انجام نمی‌شود و هستند مدیران و مسؤولانی که در این زمینه سهل‌انگار و بی‌توجه باشند و دغدغه‌ای برای اینکارها ندارند، اما در مقابل این مسؤولان و مدیران، هستند کسانی که نه رئیس، نه مدیر و نه مسؤول هستند نه حقوق و مزایا می‌گیرند و نه منافع شخصی دارند، اما دغدغه‌مند هستند و آینده‌نگر، آنها احساس وظیفه در برابر حفظ آثار تاریخی، منابع طبیعی و ملی با ارزش در شهر خود دارند و به صورت داوطلبانه و خودجوش فعالیت‌های اجتماعی در دفاع از محیط زیست و حمایت از میراث فرهنگی و منابع طبیعی شهرستان خود دارند.

مهدی گلکار طرقبه، متولد ۱۳۵۲ ساکن و بومی شهر طرقبه است که البته برای فعالیت‌های اجتماعی در هر منطقه‌ای که ساکن است بومی بودن را شرط نمی‌داند، مدت ۲۰ است در شغل طلافروشی فعالیت دارد و علاقمند به فعالیت‌های اجتماعی و زیست محیطی، میراث فرهنگی و منابع طبیعی است، این فرد به برداشت طلا از کمرمقبولا اعتراض کرد تا آثار تاریخی حفظ شوند، در ادامه گفت‌وگوی ما را با این مدافع محیط زیست بخوانید:

 فعالیت‌های اجتماعی و زیست محیطی خود را از چه سالی شروع کردید؟

فعالیت‌های اجتماعی خود را از سال ۱۳۸۱ شروع کردم و در موضوعات میراث فرهنگی و محیط زیست دو انجمن به ثبت رسانده‌ام و از سال ۱۳۸۵ فعالیت زیست محیطی خود را با اجرای کار یکی از معادن در محدوده سنگ نگاره‌ها شروع کردم که منجر به اعتراض شد و کار به فرمانداری و شورای شهر رسید، اعتراض مردمی هم ترتیب دادم که بعد از این  قضیه مسؤولان هم پای کار آمدند و این معدن متوقف شد، سال ۱۳۸۷ من درخواست ثبت انجمن دادم که موافقت نشد و سال ۱۳۹۲ نامه برای من فرستادند که شما ۳ یا ۴ سال پیش درخواست ثبت انجمن داشتید و اکنون با درخواست شما موافقت شده، سال ۱۳۹۲ پیگیر ثبت انجمن «میراث کهن طرقبه شاندیز» شدم و سال ۱۳۹۷ این انجمن به ثبت رسید، در سال ۱۳۹۷ پیگیر ثبت انجمنی دیگر شدم چون انجمن قبلی موضوعش میراث فرهنگی بود، ولی انجمنی که جدید درخواست دادم کار آن زیست محیطی بود به نام انجمن «دیده‌بان طبیعت طرقبه شاندیز» که این انجمن درسال ۹۸ در فرمانداری به ثبت رسیده است و ما تشکل‌های مردمی در این حوزه داریم.

 انگیزه شما از فعالیت‌های زیست محیطی، منابع ملی و میراث فرهنگی از کجا نشأت می‌گیرد؟

 این کارها را آدم بیشتر از جایی شروع می‌کند که می‌بیند مدیران و مسؤولانی بر مسند نشسته‌اند که یا توان و انرژی لازم را  ندارند یا اشراف و آگاهی به کار و مسؤولیت‌شان، متولیان امر به این موضوعات توجه کافی ندارند یا دغدغه‌مند نیستند و احساس نمی‌کنند که با سهل‌انگاری آنها چه ضربه‌هایی به محیط زیست و منابع ملی وارد می‌شود، اینجا است که یک سری از فعالان اجتماعی که من هم یک نمونه از آنها هستم، در این موارد احساس مسؤولیت می‌کنند و پای کار می‌آیند، در این مواقع انسان نسبت به ظلم به طبیعت و سوء استفاده و تخریب آثار تاریخی با  احساس ناراحتی می‌تواند غصه بخورد و غرغر کند یا پیگیری کند و به ادارات دولتی مانند میراث فرهنگی یا محیط زیست و منابع طبیعی مراجعه کند و مطالبه‌گری داشته باشد  و از آنها بخواهد پاسخگو باشند که چرا به عنوان مثال در این منطقه این اتفاق افتاده است؟، در این شرایط است که به انگیزه‌های افراد اجتماع بستگی دارد که باید پیگیر باشند و زمانی که دیدند این اداره یا آن اداره پاسخگو نیستند نا امید نباشند و از طریق دادستانی و مراجع قضایی پیگیر موضوعات شوند که حداقل محیط زیست اطرافمان دچار خدشه و مشکلات اجتماعی و زیست محیطی نشود.

 مدیران و مسؤولان مربوطه چه دیدگاهی نسبت به فعالیت شما دارند؟

این کارها یک فعالیت داوطلبانه است و کاری از روی علاقه و دغدغه که در بعضی افراد جامعه وجود دارد، بعضی از مدیران و مسؤولان به این افراد به چشم یک فرصت نگاه می‌کنند و آنها را بازو و ماموران بی‌جیره و مواجبی می‌دانند که زحمت می‌کشند و فعالیت خوبی در حوزه دفاع از حقوق محیط زیست و جلوگیری از تخریب و نابودی آثار با ارزش تاریخی و ملی دارند، به نوعی با آنها همکاری دارند، ولی بعضی از مدیران به آنها به چشم یک تهدید نگاه می‌کنند، من متاسفم که بگویم در همین شهرستان و حتی استان مدیران و مسؤولانی هستند که به فعالان و انجمن‌ها به چشم تهدید نگاه می‌کنند، چون آن مدیر خطا کرده که این فرصت به وجود آمده و موضوع آشکار شده، مدیر یا مسؤول محترم نگران است که مبادا میز ریاست و مقام او به خطر بیفتد، من متعهد شدم، با خود نذر کردم که تا زمانی که توانی از نظر روحی، جسمی و مادی دارم این فعالیت‌ها را ادامه دهم تا حداقل بتوانم بر محیط اطراف منزل خود تاثیرگذار باشم و البته ادعا ندارم که می‌توانم دنیا، کشور یا استان خود را عوض کنم ولی اگر بتوانم بر محیط اطراف منزل خود تاثیر گذار باشم شاید بر شهر و کشور خود هم تاثیر گذار باشم و سبب جذب افرادی دیگر شوم که در مسیر دفاع از محیط زیست و جلوگیری از تخریب آثار میراث‌فرهنگی و طبیعی به من کمک کنند.

چه نکته‌ای از کمرمقبولا نظر شما را جلب کرد و سبب شد به  سمت فعالیت دراین بخش بروید؟

 سال ۱۳۸۵ بود که  از بومیان و مجاوران منطقه کمرمقبولا که اغلب در دره داغستان مردم باغ دارند یا در سیرزا که مردم به کشاورزی مشغول هستند، شنیدم و خود من هم از زمان کودکی به این منطقه ییلاقی و گردشگری زیاد رفت وآمد داشتم، سال‌های بعد متوجه شدم که یک معدن کار در این منطقه معدنی به ثبت رسانده و قصد برش و برداشت سنگ‌های آذرین این منطقه را داشت که با فعالیت افراد علاقمند و دغدغه‌مند محیط زیست و میراث فرهنگی و منابع طبیعی، معترض شدیم، با شورای شهر صحبت شد و برنامه پیاده‌روی خانوادگی در این منطقه اجرا شد، به مردم گفتیم که این منطقه آثار باارزشی داریم و معدن کار و متولیان امر در حال برش و برداشت سنگ‌ها بودند، موضوع از طرف شورای شهر و نماینده مجلس پیگیری شد و موقتا جلوی کار گرفته شد و کار به حل اختلافات اداری رسید.

جلسه‌ای برگزار شد که ظاهرا کفه ترازو به سمت ما سنگین‌تر بود چون این آثار تاریخی وجهه بین‌المللی دارد و یک بخش از آن آثار خدادادی است که سنگ نگاره‌های آذرین شکل گرفته، یک بخش هم به دوران انسان‌هایی برمی‌گردد که حرف‌ها و صحبت‌های خود را به شکل ایما و اشاره کشیدندو بخش دیگر هم به دوران قاجار برمی‌گردد که روس‌ها از معادن طلای این منطقه برداشت داشتند و بخشی هم به دوران اعراب برمی‌گردد که اسلام را به این منطقه آوردند، با خطوط عربی روی این سنگ‌ها عربی خطاطی کردند که این موارد به ثبت آثار ملی رسیده است، این موارد را کارشناسان کشوری میراث فرهنگی تحقیق کردند و سال‌های سال بر روی نمونه‌های سنگی این منطقه کار کردند و به این نتیجه رسیدند که این نقوش ۳ یا ۴ هزار سال قبل وجود  داشتند، حتی در کتاب‌های تاریخی و زندگی نامه و سفرنامه‌های شاهان قاجار به این موارد اشاره شده که نوشتند به مشهد سفر کردیم و رفتیم به طرقبه و روستاهای اطراف را دیدیم که در روستای ما طلا برداشت می‌کنند، ما خبر نداریم، این منطقه به ثبت تاریخی میراث ملی رسید، سعی می‌کنیم که پاسبان و نگهبان خوبی برای این میراث ارزشمند باشیم.

 آیا هنوز در کمرمقبولا کارهای غیرمجاز مانند برداشت از این  آثار تاریخی انجام می‌شود؟

کلا دو نوع برداشت در این منطقه بود یک نوع ماشین‌های سنگ بودند که به صورت غیرمجاز سنگ برداشت می‌کردند  و با استفاده از بیل و کلنگ سنگ‌ها را می شکستند که سال‌های سال است جلوی این موارد گرفته شده، یک نوع دیگر هم که معدن‌کاران اقدام به ثبت معدن کردند و قصد برداشت داشتند که تاکنون موفق نشدند، این اواخر هم یک معدن کار اقدام به ثبت معدن طلا کرده و قصد برداشت از این معدن داشته که ما به نوع برداشت و نوع استخراج سنگ‌هایی که آنجا به عنوان سنگ‌ طلا قصد برداشت داشتند به خاطر مجاورت، نزدیکی و اتصال به سنگ نگاره‌ها و تاریخ قاجار، تاریخ اعراب، تاریخ سنگ‌های خدادادی که به صورت اشکال زیبا درآمده که این چهار اثر تاریخی طلای واقعی است، چون یک یا ۲ تن طلایی که از این معدن استخراج شود و به مصرف اقتصادی برسد در یک بازه زمانی است، ولی از این ۴ اثر تاریخی که واقعا خیلی نادر بوده، طلای واقعی است و مردم به عنوان اعضای انجمن‌های دغدغه‌مند مخالف برداشت از این سنگ نگاره‌ها می‌شود.

 میراث فرهنگی و سازمان‌های مربوطه چقدر از کمرمقبولا حمایت کردند که توسط سودجویان از بین نرود؟

اگر حمایت‌های سازمان میراث فرهنگی نبود، قطعا این آثار با ارزش حفط نمی‌شد و اکنون وجود نداشتند، در بعضی موارد پیگیری‌های مردم به نتیجه نمی‌رسد، مگر اینکه مسؤولی صحه بگذارد و به عنوان متولی امر، پای کار بیاد، میراث فرهنگی تاکنون نقش پررنگی داشته است که توانستیم این آثار ارزشمند را حفظ کنیم، ولی متاسفانه مسکن و شهرسازی برایش مهم نیست که این زمین‌ها به چه کسانی واگذار شود، مسکن و شهرسازی به عنوان متولی که این زمین‌ها متعلق به او است باید حساسیت لازم را داشته باشد و بگوید که نمی‌شود این زمین‌ها را واگذار کرد، اما متاسفانه مسکن و شهرسازی زمین‌های اطراف این منطقه را به چند شرکت مختلف واگذار کرده و سند زده شده، معدن‌کاران هم دنبال این هستند که زمین به آنها واگذار شود و در کنار این مورد گلایه‌ای هم از سازمان محیط زیست که به عنوان مسوول منطقه، این منطقه را به عنوان مکانی بکر و دست نخورده حفظ کند و پای کار باشد مانند میراث فرهنگی، محیط زیست نباید این اجازه را به مسکن و شهرسازی بدهد که زمین‌ها را واگذار کند و اگر قراراست زمینی واگذار شود اولویت با محیط زیست، منابع طبیعی، و میراث فرهنگی باشد، ولی متاسفانه بعضی از مسؤولان در خواب هستند و متوجه نیستند به علت سهل‌انگاری آنها چه بلایی بر سر منطقه می‌آید.

چقدر در طرقبه شاندیز مکان‌های تاریخی یا نیازمند حمایت محیط زیست داریم که هنوز مورد حمایت قرار نگرفتند؟

 اگر به آثاری مانند سنگ نگاره‌ها اشاره کنیم مانند کمر مقبولا داریم، در «دیزدر» چند منطقه داریم که در سال گذشته بعد از سال‌ها مبارزه با یک معدن‌کار که دائما برداشت می‌کرد به دادستانی شکایت کردیم و میراث فرهنگی هم پای کار آمد و توانستیم کار را متوقف کنیم، ولی متاسفانه بخش زیادی از سنگ نگاره‌ها از بین رفت، بیشتر مردم فکر می‌کنند که سنگ نگاره‌ها فقط در کمرمقبولا است، ولی کمر مقبولا یک نقطه است در مقابل یک کتاب پر از نقطه، اگر کمر مقبولا ۵ تا ۱۰ کلونی دارد منطقه «دیزدر» بالغ بر ۱۰۰ کلونی و سنگ‌نگاره دارد که بخش زیادی از آن توسط معدن‌کاران نابود شده است، سال ۹۴ با این معدن‌کاران مبارزه کردیم که تا حدودی عقب‌نشینی کردند و گفته بودند به سنگ نگاره‌ها دست نمی‌زنیم، اما در اواخر سال ۹۸ یک کلونی بسیار زیبا و نادر این شهرستان و کشور توسط معدن‌کار نابود شد و حتی متولیان کار هم نتوانستن پیگیری کنند که این فرد حداقل به دادگاه کشانده شود و خسارت این مورد را حداقل پرداخت کند.

متاسفانه معدن‌کار چون سنگ نگاره داخل معدن او بوده به خاطر حفظ منافع شخصی و معدن خود،   سنگ‌نگاره را شکسته و نابود کرده که بتواند معدن خود را پیشروی بیشتری بدهد، همچنین یک ارگان نظامی دولتی هم بخش زیادی از سنگ نگاره‌های شهرستان را نابود کرد، با وجود اینکه کار متوقف شد و تا ما آمدیم به مسؤولان آنها بگوییم این آثار تاریخی است و تا ثبت ملی شده و میراث فرهنگی معترض شد، متاسفانه بخشی زیادی از آن نابود شد، جدای از سنگ نگاره‌ها آثار دیگری مانند ثبت یخدان‌های طرقبه، قبور تاریخی ۷۰۰ یا ۸۰۰ ساله مانند قبر «عبدالله» که استاد عطار نیشابوری بوده در طرقبه، پیگیر بودیم و به میراث فرهنگی معرفی کردیم و قنات‌های آب و خیلی از جاهای دیگری که در فهرست آثار ثبت ملی  میراث فرهنگی است که یک بخشی به ثبت رسیده  و بخشی نیز در حال ثبت شدن است.

 این فعالیت‌ها درراستای دفاع از محیط زیست چه تاثیراتی در زندگی شما داشته است؟

این فعالیت‌ها اثرات مفیدی در روحیه من داشته، وقتی آدم کار خوبی انجام می‌دهد قطعا اثر مثبتی در روحیه فرد می‌گذارد به عنوان مثال وقتی چند سال دنبال پیگیری موضوعی زیست محیطی هستیم و بعد وقتی فکرش را هم نمی‌کنید همان مکان به عنوان اثر تاریخی و یک افتخار برای شهر ثبت شده، این موضوع چه فرقی دارد با کسی که در رشته ورزشی مدال قهرمانی گرفته، ما می‌توانیم خوشحال باشیم که یک اثر باارزشی که در حال تخریب یا نابودی بود توسط مردم پیگیری شد و به جایی رسید که به عنوان یک سمبل یک اثر تاریخی ارزشمند ثبت و نگهداری شود و همه از آن استفاده کنند، مایه افتخار است که آثار با ارزش خود را حفظ کنیم و آنها را به دنیا معرفی کنیم.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.